کد خبر 665307
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۴

بازپرس ویژه قتل از شرایطی که ریختن خون فرد زناکار مباح می‌شود، قاتلانی که مقتول را نمی‌شناسند، اینکه ۷۰ تا ۸۰ درصد قتلها با چاقو انجام می‌شود، زنی که از طبقه پنجم ساختمان خودش را به پایین پرت کرد اما فقط دستش شکست و ... می‌گوید.

شرایطی که ریختن خون «فرد زناکار» مباح می‌شودبه گزارش مشرق، همواره یکی از آرزوهای کارآموزان قضاوت، رسیدن به جایگاه بازپرسی در دادسرهای امور جنایی و «بازپرس ویژه قتل» شدن است، بازپرسی در شعب دادسرای امور جنایی و بازپرس ویژه قتل بودن تلخیها و شیرینی‌های خاص خود را دارد.
 
تلخی از آن بابت که هر روز و هر لحظه با جرم و جنایت همراه است؛ باید از خواب نیمه‌شب زد و سر صحنه قتل دلخراشی حاضر شد، ساعتی باید به پرونده قتل فجیعی رسیدگی کرد، ساعتی نیز باید شاهد قطرات اشک خانوده‌های مقتول و متهم بود اما با وجود تمام این سختیها، برخی اوقات نیز لبخند شادی بر چهره بازپرسان قتل می‌نشیند، زمانی که بازپرس بتواند در راه کمک به مردم قدم بردارد، گمشده‌ای را به خانواده‌اش بازگرداند یا خبر نجات از قصاص و آزادی متهمی را به خانواده‌اش بدهد.
 
قاضی ایلخانی یکی از این بازپرسهاست؛ وی 18 سال سابقه فعالیت در دستگاه قضایی را دارد و اکنون نیز بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران است، قاضی ایلخانی در طول کار در دادسرای امور جنایی تهران بازپرس پرونده‌های پر‌سر‌ و صدا و جنجالی زیادی بوده است، از پرونده مثله شدن دختر جوان تهرانی گرفته تا سقوط دختر جوان در مترو شادمان؛ مدتی قبل میزبان قاضی ایلخانی بودیم و پای صحبتهای او درباره مباحثی مانند نحوه انتشار اخبار حوادث در رسانه‌ها، راهکارهای کاهش جرم و بزه و خاطرات تلخ و شیرینش از بازپرسی در دادسرای امور جنایی تهران نشستیم.
 
مقداری وارد فضای تجربیات شما در حوزه قتل شویم؛ در طیف‌بندی پرونده‌های قتل و به طور مثال پرونده‌هایی که قتل با چاقو انجام شده است، علت اصلی وقوع این قتلها را چه می‌دانید؟
 
ایلخانی: بسیار علاقه‌مندم درباره قتلهایی که با چاقو صورت می‌گیرد، صحبت کنم؛ هر زمان در مورد حمل و نگه‌داری چاقو صحبت شده، نمایندگان زنجان می‌گویند چاقو صنعت شهرشان است؛ مگر قاضی در مورد هر پرونده‌ای و پرونده‌های قتل تشخیص و حکم نمی‌دهد؟ در این مورد نیز باید اجازه دهیم قاضی تشخیص دهد که حمل و نگه‌داری چه چاقویی جرم است و چه چاقویی جرم نیست.
 
به طور مثال قصابی برای روز تاسوعا و عاشورا و انجام کارش نیاز به حمل چاقو دارد، پس این حمل چاقو جرم نیست اما این چاقو را اگر دست فرد معمولی جامعه دیدیم، این جرم است؛ حدود 80 درصد قتلهایی که با چاقو اتفاق می‌افتد، با یک ضربه استیعنی اگر آن چاقو دست مجرم نبود، قتل اتفاق نمی‌افتاد، افراد خوب و با شخصیتی که من و شما به آنها احترام می‌گذاریم بدون هیچگونه فکر و نقشه قبلی در یک لحظه عصبانی می‌شوند و دست یکی از طرفین درگیری چاقو است و  در یک لحظه قتل اتفاق می‌افتد.
 
فکر نکنید چاقو باید حتماً مانند ساطور خیلی بزرگ باشد که قتل اتفاق بی‌افتد، در پرونده‌ای که یک خانم (شهرزاد) مرد جوانی را در منزلش در باغ‌فیض به قتل رساند، زمانی که در صحنه قتل حضور پیدا کردم و مأموران انتظامی آنجا حاضر شدند آنها نمی‌توانستد جای چاقو را روی بدن مقتول پیدا کنند و همه می‌گفتند چرا مرده است! تا اینکه اکیپ تشخیص هویت و پزشکی قانونی در صحنه جرم حاضر شدند و بر اساس کار تخصصی ضربه چاقو روی بدن مقتول مشخص شد، برخی مواقع چاقوهای کوچک (مانند میوه‌خوری) به اندازه یک سوزن جا می‌گذارد، می‌خواهم بگویم اگر حمل و نگه‌داری چاقو را در اختیار قاضی بگذاریم به طور مثال، مردم زنجان چقدر ضرر می‌کنند؟ قاضی، چاقویی که دست قصاب و در مغازه است را جرم نمی‌داند.
 
به هر حال زمانی که مجرم مرتکب جرم می‌شود، نهایتاً پرونده نزد قاضی می‌رود و قاضی بنا بر علمش تشخیص می‌دهد.
 
ایلخانی: می‌خواهم بگویم که حالت بازدارندگی پیدا می‌کند و مردم همانطور که اسلحه در دست نمی‌گیرند چاقو را نیز دستشان نمی‌گیرند.
 
آیا قانون باید مشخص کند که حمل و نگه‌داری چه چاقویی جرم است؟
 
ایلخانی:حمل و نگه‌داری چاقوهای خاص جرم است مثلاً چاقوهای 10 یا 20 سانت جرم است و نیروی انتظامی متوجه می‌شود به طور مثال اگر تفنگ بادی با کالیبر 4.5 یا 5 دست شما باشد مگر نیروی انتظامی شما را بازداشت می‌کند؟ به طور مثال اگر چاقوی میوه‌خوری هم در دست شما باشد شما را بازداشت نمی‌کنند؛ در حدود 50 درصد از قتلهایی که با چاقو و با یک ضربه اتفاق می‌افتد متهم و مقتول اصلاً همدیگر را نمی‌شناسند و صرفاً به دلیل یک درگیری لفظی و چشم در چشم شدن قتل صورت می‌گیرد یعنی اگر متهم را پس از قتل به سردخانه ببریم، چند جسد را به وی نشان دهیم و بگوییم کدام شخص را با چاقو زده و کشته‌ای، نمی‌داند کدام شخص را کشته است؛ مطبوعات  و صدا و سیما در این زمینه اصلاً کار نکرده‌اند یعنی جرأت این را ندارد.
 
در این مورد بیشتر بحث عصبانیت مدنظرتان است یا قانون چاقو نقص دارد؟
 
ایلخانی: قانون چاقو نقص دارد.
 
آماری دارید که چند درصد از قتلها با چاقو است؟
 
ایلخانی: آمار دقیقی ندارم اما گمان می‌کنم حدود 70 یا 80 درصد قتلها با چاقو است؛ آمار قتل با اسلحه که بسیار کم است، قتلها یا به دلیل خفگی (انسداد شریان تنفسی توسط شخص دیگر) یا با چاقو است چون زمانی که دو نفر به تنهایی درگیر می‌شوند اگر در یک وضعیت بدنی قرار داشته باشند، نمی‌توانند همدیگر را خفه کنند پس آلت قتاله در ایران چاقو است مگر اینکه مثلاً پنج نفر یک نفر را خفه کنند، نگه‌داری چاقو (مانند میوه‌خوری) در خانه جرم نیست اما شاید حمل و نگه‌داری همین چاقو در ماشین یا پارک جرم باشد، باید در این رابطه نگاه کارشناسی صورت گیرد، برداشتم این است که اگر چاقو را از ما بگیرند حداقل 60 تا 70 درصد آمار قتل پایین می‌آید.
 
اگر بخواهیم درباره چاقو برنامه بسازیم، ایراد می‌گیرند و می‌گویند صنعتگران چاقو را از بین می‌برید ، مگر گردش مالی تولیدکنندگان چاقو چقدر است و هر چه  هم به سمت آینده می‌رویم این گردش مالی کمتر می‌شود.
 
همانطور که مطرح کردید برخی مواقع قاتلان نیّت، برنامه و نقشه قبلی و از پیش تعیین شده نداشته‌اند و صرفاً به دلیل عصبانیت لحظه‌ای مرتکب قتل شده‌اند، پیشنهاد شما در رابطه با کنترل خشم و عصبانیتهای لحظه‌ای و بازدارنده بودن این نوع اخبار حوادث چیست؟
 
ایلخانی: به طور مثال در قتلی که چند وقت پیش در کیانشهر اتفاق افتاد، متهم که تازه عروسی کرده از داخل خانه‌اش شاهد یک نزاع بود و می‌گفت دیدم عده‌ای در حال دعوا کردن هستند، من نیز دوان‌دوان چوبی براداشتم و شیشه چند خودرو را شکستم، از وی پرسیدم تو برای چه در نزاع شرکت کردی؟ گفت خودم نیز نفهمیدم، دیدم همه همدیگر را می‌زنند پیش خود گفتم من هم شیشه چند خودرو را بشکنم!
 
صدا و سیما در این موارد می‌تواند خیلی فرهنگ‌سازی کند به طور مثال احادیث امام موسی کاظم (ع) که لقب کظم غیظ دارند و ائمه باید در برنامه‌های صدا و سیما عنوان شود و بسیار در فرهنگ جامعه تأثیرگذار است؛ مردم ما آموزش ندیده‌اند، آموزش ندارند، در حوادث رانندگی برای من پیش آمده که فرد یقه مرا گرفته و من به او گفته‌ام برو، زشت است برای ما با این سن و سال یقه به یقه شویم و دعوا کنیم، فرد در نهایت عذرخواهی کرده و رفته است.
 
در پرونده دیگر که مصداق بارز خشم است اوایل آبان ماه سال جاری دو راننده اتوبوس در ترمینال آزادی با هم درگیری لفظی پیدا کردند و منجر به قتل یکی از آنها شد.
 
آیا بهتر نیست بازپرسهایی که خودشان پرونده‌های متعددی را دیده‌اند و تجربه فراوان دارند، سلسله مصاحبه‌ها و برنامه‌های تلویزیونی داشته باشند و درباره این پرونده‌ها هشدار دهند؟
 
ایلخانی: انجام این کار بسیار خوب است چون مردم نیز علاقه‌مند هستند اما این برنامه‌سازی صورت نمی‌گیرد.  
 
چند وقت پیش همراه با یکی از دوستان که قاضی است و در دانشگاه، حقوق تدریس می‌کند، در زمان تدریسش من نیز با او سر کلاسش رفتم و وی در کلاس از دانشجویانش پرسید بود شما به عنوان دانشجوی حقوق در تمامی بخشهای قضایی دوست دارید بیشتر با چه کسی مواجه شوید؟ که دانشجویان پاسخ دادند دوست داریم بازپرسهای ویژه قتل را ببینیم بعد دوستم به دانشجویان گفت که یکی از این بازپرسها در حال حاضر اینجاست؛ آن روز کلاس تعطیل شد و بعد دانشجویان می‌گفتند یکی از آرزوهایشان برآورده شده است، زمانی که بازپرس بودیم آرزوی ما دیدن بازپرس محققی بود که اکنون پیشکسوت ما است؛ می‌خواهم بگویم که عنوان کردن این مطالب در صدا و سیما برای مردم بسیار تأثیرگذار و جذاب است.
 
مهار کردن خشم بسیار اهمیت دارد، قتل پسر جوان در کیانشهر، قتل مرغ‌فروش در بهارستان، قتل مرد جوان در تهرانپارس و بسیاری دیگر از قتلها بر اثر خشم لحظه‌ای بوده استبه طور مثال اگر متهم قتلی که دختر جوانی را مثله کرد، ببنید، می‌گویید این فرد دختری را مثله کرده است؟! و می‌گویید مگر این فرد می‌تواند دست و پا ببرد.
 
البته صرف قتل، ناشی از خشم و مثله کردن ناشی از ترسش بود؛ در پرونده دیگری که در جنت‌آباد قتل اتفاق افتاد متهم آن بسیار باادب و باشخصیت است یا در پرونده دیگر که مردی در پارک چیتگر به قتل رسید، متهم این پرونده آنقدر با ادب است که که می‌خواهید پشت سرش نماز بخوانید.
 
جزئیات این قتل (قتل پارک چیتگر) چه بود؟
 
ایلخانی: همسر متهم با یک نفر ارتباط دوستی داشت، متهم، مقتول را با همسرش در پارک چیتگر دیده و به او گفته بود چرا با خانم من ارتباط داری؟ مقتول به او گفته بود تو لیاقت همسرت را نداری، متهم به مقتول گفته بود اگر لیاقت دارم یا ندارم به خودم مربوط است که مقتول به متهم گفته بود تو باید همسرت را طلاق دهی که با من ازدواج کند، مقتول همسر متهم را رها نمی‌کرده اما متهم به مقتول گفته بود که همسرم را رها کن و سراغ کارت برو اما در نهایت متهم با چاقویی که همراهش بود ضربه‌ای به مقتول زده و او را به قتل رسانده بود.
 
این اتفاقات در دادن حکم دادگاه تأثیر دارد؟
 
ایلخانی: خیر این موارد انگیزه جرم است و قصاص فقط دست اولیای‌دم است اما اگر اولیای‌دم رضایت دهند برای جنبه عمومی جرم که تا حدود 10 سال حبس است، قاضی شاید حکم را تا دو سال حبس کاهش دهد.
 
در مورد پرونده‌های خیانت و ناموسی تاکنون پرونده‌ای داشتید که شوهر، همسر خود و مردی را در حال ارتکاب زنا با یکدیگر مشاهده کند و سپس یکی از آنها را بکشد؟
 
ایلخانی: من تا اکنون چنین موردی نداشته‌ام و مشاهده نکردم.
 
حکم قانونی این پرونده‌ها چیست؟
 
ایلخانی: به این نوع پرونده‌ها «قتل در فِراش» می‌گویند، بدین صورت است که فرد بدون سِبقِ تصمیم و نقشه‌کشی دست به چنین کاری بزند، به طور مثال فرد می‌خواهد با هواپیما سفر کند از هواپیما جا می‌ماند و بدون اینکه از نظر ذهنی فکر کند کسی در منزلش است، به خانه برگردد؛ در منزلش ببیند مرد و زن، برهنه در حال زنا هستند، فقط در این مورد است که خون فرد زناکار مباح است و الا اگر غیر از این اتفاق رخ دهد و به طور مثال فرد نقشه بکشد و منتظر بماند که شخص از راه برسد و او را بکشد، حکمش قصاص است.
 
پرونده‌های خودکشی، یکی از دیگر مواردی است که بازپرسهای ویژه قتل به آن رسیدگی می‌کنند؛ زمانی که تلفن کشیک قتل پایتخت در دست شماست و آن روز کشیک هستید، چند مورد خودکشی موفق به شما اعلام می‌شود؟
 
ایلخانی: این آمار را نگویم بهتر است اما خودکشی زیاد است و متأسفانه کاری هم در این رابطه صورت نمی‌گیرد اصلاً در هیچ جایی رسیدگی (از نظر نگاه کارشناسی و آسیب‌شناسی) نمی‌شود که چند نفر و به چه دلیلی خودکشی کرده‌اند البته آمار دقیق وجود دارد؛ در پرونده‌ای که سه خواهر همزمان با هم در نظام‌آباد خودکشی کردند باید بحث شود که چرا آنها این کار را کردند، جان عزیز است، زمانی فردی که خودکشی کرده معتاد است و در آنجا قضیه متفاوت می‌شود اما بسیار دردناک است که در کمال صحت و سلامت عقل، سه خواهر خودکشی کنند.
 
خودکشی به اعتقادات، افسردگی، روابط اجتماعی، مشکلات مالی، عصبانی بودن و عوامل دیگر برمی‌گردد به طور مثال زن و شوهرهایی که با هم دعوا می‌کنند و حین دعوا یکی از آنها اقدام به خودکشی می‌کند.

اگر در این قسمت بحث قرص برنج و چاقو را با هم تطبیق دهیم، شاهد بودیم از زمانی که در عرضه و خرید قرص برنج سخت‌گیری شد، خودکشی با این قرص کم شد.
 
خودکشی با قرص برنج برگشت‌پذیر نیست و فرد اقدام‌کننده به خودکشی می‌میرد، اما در یک پرونده که بازپرس آن بودم، شخصی که با قرص برنج خودکشی کرده بود، از مرگ نجات یافت! پزشکان نزد من می‌آمدند و می‌گفتند مگر می‌شود شخصی قرص برنج بخورد و زنده بماند.
 
جزئیات این پرونده به چه صورت بود؟
 
ایلخانی: مردی پس از تهیه قرص برنج با خودرویش حوالی دماوند رفته بود، در آنجا با خوردن قرص برنج خودکشی کرده بود و پس از انتقال به بیمارستان از مرگ نجات یافت، می‌گویند زمانی که فردی با قرص برنج خودکشی کرد نباید به او آب دهند چون باعث بخار شدن قرص برنج می‌شود، به طور مثال اگر قرص برنج در طبقه همکف یک ساختمان روی شعله گاز قرار داده و بخار شود باعث مسمویت افرادی می‌شود که در طبقات بالایی آن ساختمان ساکن هستند، در مرگ چهار زائر عربستانی در مشهد نیز دلیل این اتفاق، استنشاق گاز متصاعد شده از قرصهای برنج بود.
 
خودکشی را به عنوان خط قرمز در صدا و سیما و مطبوعات در نظر می‌گیرند و می‌ترسند درباره خودکشی حرف بزنند، متاسفانه مسئله خودکشی یک بحث ورود ممنوع است؛ در طول یک سال چند مقاله و گزارش تحلیلی و کارشناسانه در مطبوعات درباره خودکشی ارائه می‌شود؟ چند دقیقه در صدا و سیما راجع به خودکشی حرف زده می‌شود؟
 
اینکه اخبار خودکشی در رسانه‌ها انتشار می‌یابد اما برنامه کارشناسی برای تحلیل آن در رسانه‌ها وجود ندارد، آیا این امر پیامدها و تبعات منفی به دنبال ندارد؟
 
ایلخانی: بله با نظر شما موافق هستم، خبرهای خودکشی در رسانه‌ها انتشار می‌یابد اما برنامه کارشناسی وجود ندارد.
 
در تهران در چه مناطقی بیشتر خودکشی اتفاق می‌افتد؟
 
ایلخانی: خودکشی در مناطق مرتفع و مکانهایی که در آنها چهره شهر مشاهده می‌شود، زیاد است البته این حرف من شاید علمی نباشد اما خودکشی از مناطق مرتفع تهران مانند حوزه استحفاظی کلانتری 164 قائم، ازگل، نوبنیاد و ... زیاد گزارش شده است، به طور مثال در نوبنیاد از طبقات بالایی خودشان را به پایین پرت می‌کنند.
 
این نوع خودکشی به لحاظ روانی دلیلی دارد؟
 
ایلخانی: برخی مواقع به افرادی که از طبقات بالایی ساختمان خودکشی می‌کنند، فکر می‌کنم و با خود می‌گویم آنها از زمان پریدن از بالای سختمان تا برخورد با زمین با خودشان چه فکری می‌کنند؟ در پروند‌ه‌ای خانمی خودش را از طبقه دهم ساختمان به پایین انداخته بود و با همسرش حدود 30 سال تفاوت سنی داشت، در پرونده‌ای دیگر خانمی خود را از طبقه پنجم ساختمان به پایین پرت و از دست پدرشوهرش خودکشی کرده بود، وی پس از خودکشی تنها دچار شکستگی دست شده بود و زنده ماند ...
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس